در تنهايي خود لحظه ها را برايت گريه کردم
نوشته شده توسط : حسين




زندگی یک بازی درد آور است زندگی یک اول بی آخر است زندگی کردیم و اما باختیم کاخ خود را روی دریا ساختی

 

 

در تنهايي خود لحظه ها را برايت گريه کردم

در بي کسيم براي تو که همه کسم بودي گريه کردم

در حال خنديدن بودم که به ياد خنده هاي سرد و تلخت گريه کردم

در حين دويدن در کوچه هاي زندگي بودم که ناگاه به ياد لحظه هايي که بودي و اکنون نيستي ايستادم و آرام گريه کردم

ولي اکنون مي خندم آري ميخندم به تمام لحظه هاي بچگانه اي که به خاطرت اشک هايم را قرباني کرد





:: موضوعات مرتبط: موزيك ويديو , ,
:: بازدید از این مطلب : 270
|
امتیاز مطلب : 330
|
تعداد امتیازدهندگان : 102
|
مجموع امتیاز : 102
تاریخ انتشار : 22 ارديبهشت 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: